نقاش امپرسیونیست فرانسوی، کلود مونه (۱۹۲۶-۱۸۴۰) بیش از هرچیز برای نقاشیاش از باغ شخصی در ژیورنی و برکهی نیلوفرهای آبیاش شناخته میشود (تصویر یک). در شصتسالگی، مونه بهتدریج دچار آبمروارید دوطرفهی ناشی از پیری شد که در کارش ایجاد اختلال کرد (آب مروارید بیماریای چشمی است که طی آن عدسیهای…
ادامهنویسندهی مدخل «اعتراف من» در «فرهنگ آثار»، پس از توصیف محتوای کتاب «اعتراف» تالستوی، زیرکانه مینویسد: «دست برداشتن این نویسندهی بزرگ از ادبیات و پرداختنش به فلسفه چنان با سادهدلی همراه است که گاهی انسان دربارهی او دچار اشتباه میشود و در صداقت همهی گفتههای او تردید میکند». (۱) عموماً…
ادامهجولایی و کتابهاش پدیدههای غریبی هستند. مانند غالب فعالیتهای فردی و اجتماعی که فهمِ پافشاری بر انجامشان سخت و دیریاب است. نویسندههایی داریم که بعد از شش یا هفت کتاب هنوز تجربی مینویسند و خُب طبعاً خواننده هم ندارند، خوانندهای هم تربیت نکردند و بیش از آثارشان خودشان همهجا دیده…
ادامهامپرسیون، طلوع خورشید، ۱۸۷۲، کلود مونه یکی از طنازیهای روزگار است که جنبش امپرسیونیسم در پاریس متولد شد ولی در لندن به اتمام رسید و یکی از اصلیترین چهرههای این مکتب اصلاً نقاش نبود، بلکه دلال هنری بود. در ۱۸۷۱ کلود مونه که از جنگ فرانکو-پروس فرار کرده بود در…
ادامه